.

دیزآرتری:

دیزآرتری چیست و چه علائمی دارد؟

ما برای گفتگو از بسیاری از عضلات استفاده می کنیم. اینها شامل عضلات صورت ، لب ها ، زبان و حنجره و همچنین عضلات تنفسی هستند. وقتی این عضلات ضعیف هستند صحبت کردن دشوارتر است. دیزآرتری  هنگامی اتفاق می افتد که فرد به دلیل آسیب مغزی ، عضلات ضعیفی داشته باشد. این یک اختلال گفتاری حرکتی است و می تواند خفیف یا شدید باشد. از علائم این اختلال میتوان به گفتاری مبهم که درک آن دشوار است، آرام صحبت کردن و همچنین برعکس آن سرعت گفتار بالا اشاره کرد. بیماران با این اختلال ممکن است تغییراتی در صدای خود حس کنند که به نظرشان صدا گرفته یا خیشومی باشد. دیزآرتری میتواند با سایر مشکلات گفتاری و زبانی نیز اتفاق بیفتد. به عبارتی دیگر دیزآرتری یک اختلال حرکتی گفتار است که از آسیب عصبی اجزاء حرکتی سیستم حرکتی- گفتاری ناشی می شود و با تولید ضعیف واج ها مشخص می شود و ارتباطی با مشکلات درکی زبان ندارد. هر یک از زیر سیستم های گفتاری (تنفس ، آوایی ، تشدید ، زیر و بمی و تولید) می تواند تحت تأثیر قرار گیرد که منجر به کاهش وضوح گفتار میشود. آسیب عصبی به دلیل آسیب در سیستم عصبی مرکزی یا محیطی ممکن است منجر به ضعف ، فلجی یا عدم هماهنگی سیستم حرکتی- گفتاری شود و دیزآرتری را ایجاد کند. این تأثیرات به نوبه خود مانع کنترل زبان ،حنجره ، لب ها یا ریه ها می شود. به عنوان مثال ، مشکلات بلع (دیسفاژی) نیز اغلب در مبتلایان به دیزآرتری وجود دارد. اعصاب جمجمه ای که عضلات مربوط به گفتار را کنترل می کنند شامل شاخه حرکتی عصب سه قلو (V) ، عصب صورتی (VII) ، عصب گلوسوفارنکس (IX) ، عصب واگ (X) و عصب هایپوگلوسال (XII) است. دیزآرتری شامل اختلالات گفتاری ناشی از ناهنجاری های ساختاری ، مانند شکاف کام نیست و نباید با آپراکسی گفتار اشتباه گرفته شود ، که به مشکلات در جنبه برنامه ریزی و برنامه ریزی سیستم گفتار حرکتی اشاره دارد. همانطور که اصطلاح “تولید” می تواند به معنای “گفتار” یا “حرکت مفصل” باشد، اصطلاح “دیز آرتری” به طور معمول برای مشکل گفتاری اختصاص دارد.

دلایل احتمالی زیادی برای دیزآرتری وجود دارد. آنها شامل بیماری های سمی ، متابولیکی ، دژنراتیو ، آسیب مغزی، یا سکته مغزی ترومبوتیک یا آمبولی هستند. بیماری های دژنراتیو شامل پارکینسونیسم ، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک ، مولتیپل اسکلروزیس، بیماری هانتینگتون ، بیماری پیک و آتاکسی فردریش هستند. از شرایط سمی و متابولیکی میتوان به بیماری ویلسون ، انسفالوپاتی هیپوکسیک اشاره کرد (5). این موارد منجر به ایجاد ضایعات در نواحی کلیدی مغز می شود که در برنامه ریزی ، اجرا یا تنظیم عملکردهای حرکتی در عضلات اسکلتی (یعنی عضلات اندام ها) ، از جمله عضلات سر و گردن درگیر می شوند. این ها می توانند منجر به اختلال در عملکرد قشر حرکتی یا حسی  مغز ، مسیرهای کورتیکوبولبار ، مخچه ، هسته های پایه (متشکل از پوتامن ، گلوبوس پالیدوس ، هسته دمی ، جسم سیاه و غیره) ، ساقه مغز (که از آن اعصاب جمجمه منشأ می گیرند) ، یا محل اتصال عصبی-عضلانی (در بیماری هایی مانند ام اس ) که توانایی سیستم عصبی را مختل میکنند

گفتاردرمانی در دیزآرتری:

درمانگر با توجه به نوع دیزآرتری و شدت آن درمان را انتخاب خواهد کرد. اهداف روش های درمانی ممکن است موارد زیر باشد:

  1. کاهش سرعت گفتار
  2. نفس گیری مناسب برای افزایش بلندی صدا
  3. تقویت عملکرد عضلات دهانی
  4. افزایش وضوح گفتار

برای اثربخشی درمان و انتخاب درمان مناسب باید پیش آگهی بیمار که شامل موارد زیر است در نظر گرفته شود:

  1. نوع و میزان آسیب به مغز ، مدت زمانی از ابتلا به بیماری و پیشرفت آن گذشته است و همچنین تغییرات ساختاری مثل اسکار یا تغییر بافت پس از پرتودرمانی و شیمی درمانی.
  2. چند بیماری و شرایط روانی اجتماعی نامطلوب اغلب شانس درمانی را برای بیماران مسن کاهش می دهد.
  3. باید در دسترس بودن درمانگران واجد شرایط برای بیمار تضمین شود.
  4. شخصیت و محیط روانی اجتماعی می توانند تأثیر تعیین کننده ای در روند درمان داشته باشند.
  5. اختلالات عصبی روانشناختی همراه مانند اختلال در شناخت ، زبان و درک و همچنین تغییر در رفتار ، به عنوان مثال. تحت تأثیر انگیزه ، دوره تأثیر و نتیجه درمان همگی موثر هستند.

به گفته دافی و همکاران ضروری است در درمان این بیماران به مورد زیر توجه کنیم (5):

  1. هدف از شروع اولیه درمان جلوگیری از پیشرفت است.
  2. با استفاده از استراتژی های جبرانی میتوان از مهارت ها و ساختارهای آسیب ندیده برای جبران نقایص استفاده کرد.
  3. بیمار باید هدف خود را برای دستیابی به کنترل اختیاری گفتار در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره ، در محل کار و زندگی خصوصی داشته باشد.
  4. تغییرات لازم جهت اصلاح نقایص گفتاری بدون درک کافی از خود حاصل نمی شود و این بخش اساسی از درمان را تشکیل می دهد.
  5. سیستم های حرکتی گفتار تنفس – آواسازی – تولید بر یکدیگر تأثیر می گذارند. به همین دلیل ، تشخیص اینکه کدام سیستم بیشتر تحت تأثیر قرار گرفته است ، ضروری است و این باید تمرکز اولیه درمان باشد.
  6. تکنیک های جبرانی گفتار و ارتباطات برای دستیابی به بیمار و محیط اطراف او باید قابل قبول باشد.

انگیزه بیمار باید تحریک شود و با درک وی از ماهیت اختلال، اصول درمان آن ادامه یابد.

منابع:

  1. Yates AI. Biofeedback and the modification of behavior. New York: Plenum press; 1980.
  2. Warren DW, Rochet AP, Hinton VA. Aerodynamics. In: McNeil MR, editor. Clinical Management of Sensorimotor Speech Disorders. New York: Thieme; 1997. p. 81. 
  3. Gröne B. Physiologische, aerodynamische und akustische Verfahren in der Dysarthriediagnostk. In: Ziegler W, Vogel M, Schröter-Morasch H, Gröne B, editors. Dysarthrie. 2. Auflage. Stuttgart: Thieme; 2002. p. 73. 

 

کلیدواژه ها: دیزآرتری، گفتاردرمانی ، اختلالات گفتار و زبان

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *